English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (6991 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
order for goods U سفارش کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
order U سفارش دادن کالا یا جنس
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
indent upon a person for goods U درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
order time U زمان سفارش کالا
ordering costs U هزینههای مربوط به سفارش کالا
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
the goods are on order U کالا را سفارش داده ایم
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
Other Matches
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
ordering costs U هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
indents U سفارش
order U سفارش
indenting U سفارش
enjoinment U سفارش
reference U سفارش
indent U سفارش
blanket order U سفارش کلی
enjoins U سفارش کردن به
enjoining U سفارش کردن به
back order U سفارش معوق
call the shots <idiom> U سفارش دادن
enjoined U سفارش کردن به
enjoin U سفارش کردن به
asking and ordering U درخواست و سفارش
I asked for ... من سفارش ... را دادم.
order U دستور سفارش
commendation U سفارش تقدیر
send away for U سفارش دادن
ordering U سفارش دهی
engaged U سفارش شده
order U سفارش دادن
acknowledgement of order تایید سفارش
Put in a good word for me. U سفارش من رابکن
outwork U سفارش به بیرون
letter of recommendation U سفارش نامه
indents U سفارش دادن
indenting U سفارش دادن
factory order U سفارش ساخت
place an order U سفارش دادن
indent U سفارش دادن
processing of the order U انجام سفارش
purchase order U سفارش خرید
order format U قالب سفارش
modification order U سفارش اصلاحی
conditional order U سفارش مشروط
acknowledgement of order U تصدیق سفارش
trial order U سفارش ازمایشی
economic order quantity U حد مطلوب سفارش
indents U سفارش درخواست کردن
order [placed with somebody] U سفارش [ازطرف کسی]
outwork U سفارش به خارج از شرکت
reorder interval U زمان بین دو سفارش
open indent U سفارش خرید باز
lead time U زمان انجام سفارش
to book something U چیزی را سفارش دادن
order processing time U زمان انجام سفارش
order processing time U مدت انجام سفارش
reorder U دوباره سفارش دادن
reorder cost U هزینه سفارش مجدد
bespeak U ازپیش سفارش دادن
re order U سفارش دوم باره
custom-made U سفارش داده شده
engage U از پیش سفارش دادن
custom made U سفارش داده شده
dispatch order U سفارش حمل سریع
engages U از پیش سفارش دادن
ordered U سفارش داده شده
indents U سفارش رسیده از خارج
To place an order for some goods. U کالائی را سفارش دادن
order U دستور دادن سفارش
reorder level U سطح سفارش مجدد
indent U سفارش درخواست کردن
reorder point U نقطه سفارش مجدد
indent U سفارش رسیده از خارج
indenting U سفارش درخواست کردن
indenting U سفارش رسیده از خارج
I asked for the child. من یک برای بچه سفارش دادم.
testimonial U سفارش وتوصیه رضایت نامه
That's not what I ordered. آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
I asked for a small portion. من یک پرس کوچک سفارش دادم.
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
testimonials U سفارش وتوصیه رضایت نامه
indents U سفارش خرید از کشور بیگانه
indenting U سفارش خرید از کشور بیگانه
indent U سفارش خرید از کشور بیگانه
a la carte U جداجدا سفارش داده شده.
order U سفارش دادن تنظیم کردن
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
mail order U سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
To order a meal. U سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
open indent U سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody. U سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
lead time U مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
merchandise U کالا
commodity U کالا
stuffs U کالا
stuff U کالا
stuffed U کالا
chattel U کالا
materials U کالا
material U کالا
traffic U کالا
trafficked U کالا
matters U کالا
product U کالا
products U کالا
trafficking U کالا
matter U کالا
mattered U کالا
mattering U کالا
traffics U کالا
cargoes U کالا
ware U کالا
object of sale U کالا
produce U کالا
produced U کالا
produces U کالا
articles U کالا
article U کالا
cargo U کالا
mercery U کالا
wares U کالا
commodities U کالا
traffick U کالا
goods U کالا
good U کالا
interchanges U مبادله کالا
commodity market U بازار کالا
bill of goods U صورت کالا
traffic U مبادله کالا
storeroom U انبار کالا
trafficked U مبادله کالا
fate of goods U وضعیت کالا
stock room U انبار کالا
interchange U مبادله کالا
interchanged U مبادله کالا
stock requisition U درخواست کالا
lien on goods U حق حبس کالا
stowage U انبار کالا
on receipt of the goods U برسیدن کالا
commodity code U علامت کالا
sampled U نمونه کالا
handling of goods U جابجایی کالا
consignor U فرستنده کالا
commodity flow U جریان کالا
commodity exchange U بورس کالا
copper alloy U همبسته کالا
commodity code U شماره کالا
commodity code U رمز کالا
commodity broker U واسطه کالا
collection of goods U دریافت کالا
commodities exchange U بورس کالا
interchanging U مبادله کالا
exclusion principle U کالا نیستندشد
commodity agreement U موافقتنامه کالا
commodity broker U دلال کالا
commodity catalogue U کاتالوگ کالا
sample U نمونه کالا
commodity exchange U مبادله کالا
inventory U صورت کالا
barters U دادوستد کالا
glut U فراوانی کالا
fair U نمایشگاه کالا
fairer U نمایشگاه کالا
fairest U نمایشگاه کالا
fairs U نمایشگاه کالا
commodities U کالا جنس
bartering U دادوستد کالا
bartered U دادوستد کالا
inventory U موجودی کالا
samples U نمونه کالا
inventories U موجودی کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
depots U انبار کالا
warehouses U انبار کالا
mock up U مدل کالا
depot U انبار کالا
barter U دادوستد کالا
commodity U کالا جنس
gluts U فراوانی کالا
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
showroom U نمایشگاه کالا
draft U بسته کالا
drafted U بسته کالا
drafts U بسته کالا
warehouse U انبار کالا
Recent search history Forum search
1 moves up the range
2reintroduce?
2procuring activity
0بررسی میزان اثر بخشی خصوصیت آبروبرندگی مجازات در خصوص جرائم قاچاق کالا و ارز
0حق دخل و تصرف در کالا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com